عنوان | بازدید |
شعر مورد دار ایرج میرزا! | 684631 |
سوتی های اخیر شبکه 3 و.... | 25937 |
تو عروس کسی اگر بشوی..از زبان شاعران متفاوت|شعر | 21341 |
کوچه های نمناک(شعر بلند ولی بسیار زیبا) | 14726 |
چای دونفره در کنار آتش! | 13224 |
شلوار جاستین بیبر | 12297 |
اسیر عشق | 10168 |
لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات|شعر | 9498 |
♥بهارنارنج♥
♥تحمل نداره نباشی♥...♥دلی که تو تنها خدا شی♥
ههههههههههههه
امروز یه دختره اومده بود و استاد رو گرفته بود به التماس که تورو خدا بیا و قبولم کن استاد تو درسشفقط مونده بود خم شه پای استاد رو ببوسه دیروز عصر هم یکی یکی این دانشجو های خل و چلش میومدنسراغشو می گرفتن و یکی یکی هم باید جواب پس می دادم!
خودم هنوز هول هستم ایناهم که بیشتر منو دیوونه میکردن...انداخته بودش اینقدر التماس کرد که اشکمو دراورد دیوونه مون کرده بود یکریز التماس میکرد
یه اوضاع مسخره ای دارم که فقط خودم میدونم میشینم وهر هر به خودم میخندم
روز اول که رفتم سرکار یکی زنگ زد استاد بهم گفت جواب بده گوشی رو برداشتم مرده پشت تلفن گفت: سلام...جواب دادم بعد گفت خسته نباشی گوشی رو گرفتم سمت استاد گفتم میگه قنواتی....
استاد گفت کی؟ گفتم میگه قنواتی ام...
بعد که گوشی رو گرفت و صحبت کرد وقطع کرد بهم گفت: گفته بود خسته نباشی نه قنواتی!!!!
وارفتم خنده ام گرففففففففففففت از خودم......
روز بعد هم قرار بود برم کلید در رو از آژانس سر کنار خدماتی بگیرم یه ماشین هم شبیه ماشین استاد همونجا بود
ولی خودش نبود رفتم گفتم کلید رو میخوام اورد و بهم داد و پرسید منشیش ای؟(منشی اش هستی)جواب دادم نه ماشینش نیس وپریدم اومدم دم در و بازش کردم
یه دفعه فهمیدم ازم پرسیده منشیه استادی ومن چروپرت تحویلش دادم...
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : دو شنبه 26 تير 1391 |
موضوعات مرتبط : طنز، ، |
برچسب ها : سرکار,سوتی های خنده دار,خنده,طنز,, |
سرکار
سلام
من امروز توی یه خدمات کامپیوتری استخدام شدم همش به فکر کنکور و درس ودانشگاهمم... اخه ممکنه نتونم به درسم برسم البته کتاب هم باخودم میبرم ولی خب بازم نمیشه ی هوقت شلوغ میشه تازه توی خونه هم کلی ژست میگیرم که با من حرف نزنید من شاغلم...هههههههه
من اولین بارمه که یه جایی کار میکنم تصمیم دارم مثل یه خانم متشخص و متین رفتار کنم اخه خیلی جاها که بعضیخانما کار میکنن از خودشون خیلی بیخود میشن البته فقط بعضی از خانما....
اخه مردا و پسرایی هم که میان اینجا همشون لوس و بیخودن البته بیشترشون...
منم مثل برج زهرمار هرچی بیشتر نیششون دوباز میکنن بیشتر اخم میکنم خوشم میاد پوزه شونو به خاک میمالم صاحب خدماتی استاده نمیدونم چیه دانشگاه هم همینجا پیش خدماتیه...این دانشجوهای لوس میانم پدر مارو در میارن...
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : یک شنبه 25 تير 1391 |
موضوعات مرتبط : دلـنوشته، ، |
برچسب ها : سرکار,منشی,روز اول کار,لوس,اخم,بهارنارنج,, |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 63 صفحه بعد |